اکنون زنان بیشتری اسب آهن را "زین" می کنند. خوب ، وقت خیلی سریع است. مدت هاست که یک ماشین فقط وسیله ای برای حمل و نقل و حل مشکلات است: کار ، مهد کودک ، مدرسه ، بازار ، خانه ، استراحت - همه چیز نزدیک تر ، سریعتر و در دسترس تر است. روزانه صدها زن از مدرسه رانندگی خداحافظی می کنند و خودشان ، بدون مربی ، پشت فرمان می نشینند. ترسناک؟ و چطور! نیاز دارید؟ بدون شک! آیا آنها قادر خواهند بود؟ مطمئن! و کاملاً همه چیز ، در هر سنی ، با هر موقعیت اجتماعی و تحصیلات.
از همه مهمتر ، شما تصمیم گرفته اید که رانندگی کنید ، برای شما ضروری است و قصد عقب نشینی ندارید.
بیشتر از همه من از خانمهایی تعجب می کنم که بعد از سه روز سفر مستقل اعلام می کنند: "ماشین از من نیست! من هرگز رانندگی یاد نمی گیرم. به من گفتند که تو نمی توانی با روان گردان من رانندگی کنی. من و ماشین ناسازگار هستیم."
همه می توانند رانندگی را یاد بگیرند. آیا پسر 18 ساله ای است که به طریقی مدرسه را به پایان رسانده و پشت فرمان یک KAMAZ در ارتش قرار گرفته است ، یا این یک دهقان بی سواد از خارج از کشور است که به شکلی مشهور در "شش" باستانی تجزیه می کند - آیا آنها باهوش تر ، باهوش تر هستند ، چابک تر از شما؟ آنها فقط نشسته و بدون اینکه سرشان را با پوسته های روانی پر کنند ، رانندگی کردند!
شما هم پشت فرمان نشسته و رانندگی کنید! هر روز ، بدون از دست دادن حتی یک مورد ، به تدریج منطقه سفرهای خود را گسترش دهید. امروز فردا برای تهیه نان به نزدیکترین فروشگاه می روید - برای یک هفته ، پس فردا به یکی دیگر از فروشگاههای مواد غذایی - به همین محله بعدی. بعد از یک هفته ، در مورد سفر به محل کار خود تصمیم بگیرید. بنابراین ، با اشک ، ترس ، با خود عهد خواهید بست که این آخرین سواری بر این "هیولا" است …
باور کنید ، کاملاً همه از این طریق عبور کرده اند (به جز تعداد کمی از خانم ها ، گویی برای رانندگی با ماشین به دنیا آمده اند ، این در خون آنهاست).
برخی از توصیه های کاملا روانشناختی (متأسفانه ، من از نظر فنی قوی نیستم):
چند سفر اول را به تنهایی انجام دهید ، همراه مسافر و علاوه بر این ، کودک نروید. رادیو را روشن نکنید ، با تلفن صحبت نکنید. در روزهای ابتدایی باید کاملاً بر رانندگی متمرکز باشید.
بهتر است رانندگی را در ساعات روشنایی روز و در هوای خشک شروع کنید. شب جاده ها را فراتر از شناخت تغییر می دهد و شما باید در تاریکی رانندگی را شروع کنید ، به فرمان ، آینه ها عادت کنید و یاد بگیرید چگونه به اندازه کافی در جاده پیمایش کنید.
اگر مشکلی دارید که به تنهایی حل نمی شود (موتور متوقف شده و روشن نمی شود ، لاغر می شود ، لاستیک آن جا می خورد) ، حتما در جاده کمک بخواهید. و آنها قطعا به شما کمک خواهند کرد! خودتان متعجب خواهید شد که چقدر افراد خوب و مفید پشت فرمان هستند.
اگر حادثه ای رخ داد و درست در جاده متوقف شدید (خوب ، فکر می کنید ، برای آزاد کردن کلاچ عجله کرده اید) ، هرگز وحشت نکنید و سر و صدا نکنید ، باند اضطراری را روشن کنید و حداقل در تلاش پنجم ماشین را روشن کنید. حتی اگر آنها شروع به کینه توزی از بوق های اطراف کنند ، خدا با آنها است ، آنها دور می زنند. همه یک بار برای اولین بار پشت فرمان نشستند و کارهای احمقانه ای حتی از شما بدتر هم انجام دادند. آنها فقط فراموش کردند …
در روزهای ابتدایی ، مسیری را با حداقل تقاطع های دشوار (بدون چرخش چپ چپ) ، بدون چراغ راهنمایی در مسیر صعود (جایی که هنوز می توانید به عقب برگردید و به مشکل برمی خورید) ، تنظیم کنید.
اگر هنوز جرات ساختن مجدد را ندارید ، خوب ، پس از یک واگن که کند حرکت می کند خود را به آرامی دنبال کنید ، هیچ کس از شما شکایت نخواهد کرد. در این فاصله ، به مرور آینه ها عادت می کنید.
اگر هنوز احساس سختی در ابعاد ماشین دارید ، سعی کنید در مکان های "دشوار" پارک نکنید. خوب ، اگر از تلاش خود صد عرق برداشته باشید ، اما اگر مرسدس شخص دیگری را لمس کنید؟ بهتر است کمی جلوتر رانندگی کرده و کمی دورتر و در یک فضای خالی پارک کنید تا نوشیدنی سنبل الطیب و معامله با شرکت بیمه.
در زمستان نیز باید رانندگی کنید ، فقط اگر مهارت رانندگی خود را از دست ندهید. باور کنید برای یک مبتدی بعد از یک ماه بی تحرکی تقریباً کاملاً ناپدید می شود و شما باید از ابتدا شروع کنید.در شهرهای بزرگ ، اصولاً زمستان سبک رانندگی را تغییر نمی دهد ، فقط جاده ها باریک می شوند و پارکینگ های کمتری وجود دارد.